يادداشت سردبير، شماره ٢٩
سياوش دانشور
سياستهاى چپ و راست در ١۶ آذر
امسال ١۶ آذر صحنه رودروئی دو افق متفاوت در دانشگاه بود. افق چپ و افق راست. يک هفته است که دانشگاههاى کشور، از تهران تا مشهد و تبریز و همدان و کرمانشاه و مازندران و شیراز و اصفهان، به تریبون دانشجويان آزاديخواه و برابرى طلب تبدیل شده است. شعارها در اين تظاهراتها بسيار روشن اند: آزادى و برابرى، دانشگاه پادگان نیست، دانشگاه زندان نیست، زنده باد سوسياليسم، سوسياليسم يا بربريت، آزادى برابرى رهائى انسانى، دفاع از برابرى زن و مرد، دفاع از جنبش کارگرى و جنبش زنان، آزادى زندانيان سياسى، نه به جنگ و عليه جمهورى اسلامى، رهائی زنان رهائی جامعه است، اوین ستاره باران است، ... اوين دانشجو ميپذيرد!
برنامه تحکيم در تهران که دانشجويان دانشگاههاى ديگر هم در آن شرکت داشتند، برگزار شد. يک نکته مثبت این اجتماع محکوم کردن دستگیریها از جمله دستگیری دانشجويان چپ بود. تحکیم این موضع را گرفت اما سیاست فعالی در قبال آن در دستور قرار نداد. با اینحال، این سیاست تحکیم در مقایسه با سکوت راستها و ملی مذهبی ها و اپوزیسیون مجاز در قبال سرکوب چپها، هنوز تفاوت دارد. دراین تجمع دانشجویان چپ پیام دادند و خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی و دستگیریهای اخیر شدند. در اين جمعيت در پايان شعار مرگ بر دیکتاتور و احمدى نژاد عامل فقر و فساد توسط دانشجویان داده شد.
مقایسه سخنرانیها و شعارها و پلاکاردها در اجتماعات چپها و اجتماع تحکیم در تهران، تفاوت های اساسی را نشان ميداد: در اولى سرود انترناسيونال ميخوانند و در دومى سرود اى ايران! در اولى از آزادى انسان سخن ميگويند و در دومى از "حق تعيين سرنوشت بعنوان اساس کرامت ملتها"! در اولى زنان وسيعا شرکت دارند و در دومى مراسم بشدت مردانه است! در اولى عليه جنگ و ارتجاع ميگويند و در دومى از صلح و دمکراسى! در اولى راست تحريم ميکند و در دومى چپ پيام ميدهد و خواهان آزادى همگان ميشود! در اولى از حقوق انسان و برابرى اش دفاع ميکنند و در دومى از حقوق بشر لیبرالی! در اولی میگویند تحریم انتخابات و دست رژیم و شعبده بازیهای تبلیغاتی اش را میخوانند و در دومی چیزی نمیگویند! يکى از انسان و حق او شروع ميکند و به هر تبعيضى ميتازد، و يکى از ناسيوناليسم و "ملت و قوم" خود شروع ميکند و خواهان "رهائى" او ميشود! يکى مخالفت با جنگ را به آزادى و برابرى و نفى ارتجاع گره ميزند و ديگرى به شعار صلح و تعرض به يک جناح حکومت! اين دو افق است: اولى افقى سوسياليستى و آزادمنشانه و انسانى است و دومى موضعى ناسيوناليستى و قسمتى و افقى ارتجاعى! اين رویدادها گوشه اى از جدال چپ و راست برسر افق جامعه است.
یک جمعبندی
چپ امسال نشان داد که توان سازماندهى را دارد و ميتواند عليرغم تهاجم شبانه و آدم ربائى ها قدرتمند حاضر شود. چپ نشان داد در دانشگاههای ایران ریشه دارد و با یک درجه تغییر تناسب قوا دانشگاه به یک سنگر مهم چپ تبدیل میشود. اين نقطه قوت چپ است. برای تثبیت این موقعیت و فراتر رفتن از آن باید اقدامات مشخصی را انجام داد:
اول، تاکتیک چپ نباید رنگ فرقه ای و "ایدئولوژیک" بگیرد. اصل باید این باشد که چپ آنجاست که توده دانشجو هست و همواره خواست و انتخابش را در مقابل کل دانشجویان قرار میدهد. تقسیم اجتماعات به چپ و راست و سیاست فراخوانهای مستقل یک اشتباه تاکتیکی در تناسب قوای فعلی و یک سیاست زودرس است. این سیاست مجموعا به صرف راست و ضربه خوردن دانشجویان چپ منجر میشود. اصول چپ باید براین مبنا قرار گیرد که توده دانشجو را به راست تقدیم نمیکند، و همینطور در طرح خواستهای آزادیخواهانه خود نه فقط تخفیفی قائل نمیشود بلکه همواره نسبت به راست انتقادی است.
دوم، تثبیت هژمونی چپ در ایندوره و پایان دادن به یک تاریخ و تتمه "انقلاب فرهنگی" باید به فرجام برسد. هنوز راست در اشکال مختلف در مقابل چپ و با استفاده از حمایت جناحها میتواند مانور دهد. جدال چپ و راست در عرصه های مختلف و بویژه نقد فکری و سیاسی و بسیج دانشگاه حول دیدگاههای انتقادی و اجتماعی چپ باید ادامه یابد. تثبیت چپ در دانشگاه بدون داشتن هژمونی فکری ممکن نیست.
سوم، چپ نیاز به تشکل توده ای دانشجوئی دارد. چپ بايد مکانيزم اجتماعی به ميدان کشيدن و متحد کردن و متحد نگهداشتن توده وسيع دانشجويان را بشناسد و به آن دست ببرد. چپ در دانشگاه باید از روش کار و ابراز وجود در چهارچوب مناسبتها و آکسیونها فراتر برود. قالب آکسیونی برای وضعیت امروز ناکافی است. بدون یک تشکل سراسری و توده ای که قادر باشد بطور مستمر و مستقیم دانشجو را در امر و اعتراضش شریک کند، بدون تعریف اشکالی از مبارزه و تحرک اجتماعی دانشجویان که خصوصیت مناسبتی و آکسیونی ندارند، بدون حضور توده دانشجو در مبارزات و پذیرش صلاحیت و درایت چپ، چشم انداز تثبیت رهبری و پیشروی چپ ناروشن است. تردیدی نیست که ایجاد تشکل توده ای دانشجوئی آلترناتیو متشکل شدن بخشهای مختلف چپ در نهادهای ویژه شان نیست. حتی نمیتوان تشکل توده ای دانشجویان را از وحدت محافل چپ امروز نتیجه گرفت. چپها، سوسیالیستها و کمونیستها ضروری است در اشکال متنوع و مشخص تری متشکل شوند. اینجا سوال ایجاد تشکل توده ای و مستقل دانشجوئی مطرح است.
زمينه عروج چپ آماده است. بايد به فرجام قطعى برسد. اين مسير با اهداف و سیاستهای روشن و تاکتيکى منعطف و ارائه آلترناتيوى براى تشکلهاى مستقل و توده اى دانشجويان به فرجام ميرسد. امروز سازماندهی جنبش مجامع عمومی در دانشگاهها، جنبشی که بصورت توده ای امر تشکل را مطرح میکند و اشکالی از کارکرد آن را بدست میدهد، نقطه شروع ممکن و مطلوبی است.
تا آزادی همرزمان هر روز 16 آذر است!
جمهوری اسلامی تلاش میکند با دستگیریها فضای دانشگاه را عوض کند. این سیاست تاکنون نتیجه عکس داده است. تهاجم امسال به دانشگاه عصبانیت و استیصال رژیم را نشان داد. نه جنبش برابری زنان، نه جنبش کارگری، نه دانشگاه و نسل جدید، علیرغم تحمل ضربات رژیم عقب ننشسته است. به تبلیغات سیاسی راستها برای تمکین و به کم قانع شدن وقعی نگذاشته است. ایندوره موقعیت رژیم وخیم تر شد و توقع مردم بالاتر رفت. و مسئله مرکزی امروز چپ در دانشگاه و جامعه و کل اردوی آزادی و برابری، تلاشی متحد برای آزادی اسرای ما از دست دشمن است. طیفی از فعالین کارگری و جنبش حقوق زنان و دانشجویان و مردم معترض در زندانند. هنوز فعالین در چنگ رژیم اند و تحت فشار و شکنجه اند. تحرک در داخل و خارج برای آزادی دانشجویان در بند و کلیه زندانیان سیاسی شروع شده است. باید تلاش وسیع و متشکلی را سازمان دهیم که رژیم اسلامی را پشیمان کنیم و وادار به عقب نشینی و آزادی کلیه دستگیرشدگان کنیم. *